به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روزنامه انگلیسی ایندیپندنت، در این گزارش آمده است: تقریبا در سالگرد روزی که سلمان بن عبدالعزیز بهعنوان پادشاه سعودی سکان اداره کشور عربستان را در دست گرفت، از عمارت میلیونی خود در شهر کن فرانسه که با هزار خدمه اداره میشود، بیرون آمد و به سمت مراکش رفت تا ادامه تعطیلات خود را دریکی دیگر از عمارت های میلیون دلاری خود در این کشور بگذراند. این در شرایطی است که خاندان سعودی هیچ پولی برای پرداخت حقوق دهها هزار نفر از مهاجرانی که در کارگاههای ساختمانی بزرگ عربستان کار میکنند، ندارد.
این مسئله که تقریباً در بیرون از پادشاهی سعودی در هیچ کجای دنیا منتشرنشده است، نشان میدهد که روسای شرکتهای بزرگ ساختوساز در عربستان و ازجمله گروه ساختوساز بنلادن، که پروژههای بزرگ ساختمانی در این کشور را انجام میدهند، ماههاست که حقوق کارگران سریلانکایی، پاکستانی و هندی خود را پرداخت نکردهاند و برخی از این کارگران ۷ ماه است که هیچ حقوقی دریافت نکردهاند.
سفارتخانههای هند و پاکستان وارد گفتوگو با دولت سعودی شدهاند و اعلام کردهاند که حقوق کارگران آنها باید پرداخته شود. اقتصاددانان با توجه به کاهش قیمت نفت اعلام کردهاند که مقامات سعودی درنهایت در بحران سقوط قیمت نفت غرق خواهند شد.
مقامات سعودی بااینحال در توضیح میزان کسری بودجه خود ترجیح میدهند به مسئلهای که هنوز برای بسیاری در سایر نقاط جهان مبهم باقیمانده است اشارهای نکنند و آن جنگ بیفایده و ناامیدکننده وزیر دفاع سعودی محمد بن سلمان در یمن است.
در ادامه این گزارش آمده است: از سال پیش که پسر موردعلاقه پادشاه سعودی اقدام نظامی مضحک خود را در برابر حوثیها در یمن به راه انداخته است و از رییسجمهور مستعفی یمن در برابر گروه شیعه انصار الله حمایت میکند، هواپیماهای جنگی با خلبانان سعودی و اماراتی (و همچنین دستیاران و کارشناسان هواپیمای بریتانیایی) به بمباران بیمارستانها، کلینیکهای درمانی، انبارهای پزشکی و دارو در یمن روی آوردهاند و در این کار تا حدی پیش رفتهاند که میزان این بمباران از هر آنچه آمریکا در صربستان و افغانستان از سال ۱۹۹۹ تاکنون از بین برده است، بیشتر است!
نتیجه این اقدامات چه بوده است؟ یک کشور با ۱۶ درصد از ذخایر اثباتشده نفتی کل جهان که شرکت نفتی آرامکوی آن در حدود یک میلیارد دلار در روز درآمد دارد، رکورد جدید ۱۰۰ میلیارد دلار کسری بودجه را رقم زده و نمیتواند بدهیهای خود را پرداخت کند. در ابتدا، عملیات سعودی در یمن که به شکستی مفتضحانه رسیده است، به نام «طوفان قاطعیت» نامگذاری شد که قرار بود بزرگترین و تعیینکنندهترین عملیات نظامی اعراب در تاریخ خاورمیانه باشد. این عملیات بعداً به عملیات «بازسازی امید» تغییر نام داد اما بااینحال بمباران زیرساختهای یمن با کمک حمایتهای نظامی انگلیسی و آمریکایی ادامه یافت. با این اوصاف جای تعجب نیست که ولیعهد عربستان سعودی، محمد بن سلمان امسال اعلام کرد که هزینههای دولت باید کاهش پیدا کند.
در پاکستان که اتباعش بخش عمدهای از ارتش کارگران سعودی را تشکیل میدهند، در خصوص کمبود منابع مالی و پرداخت نشدن دستمزدها خشم گستردهای ایجادشده است. نمایندگان مجلس پاکستان میپرسند که چرا سه شرکت عمده سعودی حقوق کارگران خود را برای ۸ ماه است که پرداخت نکرده و حتی از تهیه غذا برای کارگرانی که در این مدت پولی دریافت نکردهاند، خودداری میکنند. در برخی موارد، پاکستان خودش به اتباعش در عربستان غذا میرساند.
اما به نظر میرسد در خاندان سعودی توان مدیریت این بحران وجود ندارد. سایت خبری «عربنیوز» دراینباره اعلام کرده است که در حدود ۳۱ هزار کارگر سعودی و کارگر خارجی به وزارت کار در خصوص پرداخت نشدن حقوقشان اعتراض کردهاند. در یک مورد نیز مشاهده شد که کنسولگری هند نیز مشغول غذارسانی به کارگران بیکار شد تا آنها جان خود را بخاطر گرسنگی در عربستان از دست ندهند. به نظر میرسد مبلغی که دولت سعودی با آن دستوپنجه نرم میکند در حدود میلیاردها دلار است که بهشدت عربستان را در مضیقه گذاشته است.
نظارت و مقالاتی که آشکارا ترویج بیگانهستیزی میکنند نیز این روزها بهشدت در مطبوعات سعودی دیده میشود. برای مثال عبدالرحمن سعد العربی در مجله سعودی گزت نوشته بود: «بسیاری از اتباع خارجی از ما متنفر هستند چراکه فکر میکنند دولت ثروتمند سعودی بااینهمه نعمت و پول چرا دستمزد ما را نمیپردازد. برخی دیگر از اتباع خارجی نیز از ما به دلیل اینکه کشور ثروتمندی هستیم بیزارند و برخی دیگر پا را فراتر گذاشته و معتقدند ما لیاقت داشتن اینهمه ثروت و نعمت را نداریم. به همین دلیل است که زمانی که حقوق این افراد پرداخت نمیشود دست به خشونت میزنند.»
البته این مسئله را نیز نباید نادیده گرفت که در اوج دوران بیپولی عربستان سعودی، بسیاری از افراد در داخل این کشور در حال پرداخت میلیونها دلار پول نقد به جبهه النصره (که اخیراً نام خود را به جیش الفتح تغییر داده است) و یا القاعده و داعش هستند تا جنگ در سوریه را بهپیش ببرند.
همه این موارد نشان میدهد که سناریوی خطرناکی در حال شکلگیری برای متحد عزیز و دیکتاتور آمریکا در منطقه که جنگ علیه شیعیان در سراسر دنیا را به راه انداخته است، در حال شکلگیری است.
نظر شما